Forrester موافق است که قابلیت های BPM ذاتی در شیرپوینت وجود دارد. برای اینکه فرآیندهای ایجاد شده توسط شیرپوینت قابل استفاده باشند، باید یک محصول شخص ثالث پیاده سازی شود. فارستر در ادامه خاطرنشان میکند که بیشتر مشکل عدم انعطافپذیری است که ناشی از این واقعیت است که معماری زیربنایی شیرپوینت از Windows Workflow Foundation استفاده میکند.
چالش با گردش کار شیرپوینت معمولاً به این واقعیت مربوط می شود که در حالی که یک مخزن خوب برای محتوا و داده است، نمی تواند به اندازه کافی قوانین تجاری را اعمال کند، قابلیت های حاکمیتی کافی را ارائه کند و مهمتر از همه، نیاز به کار توسعه دهندگان و مدیران اختصاصی برای مدیریت دارد.
همچنین شایان ذکر است که شیرپوینت BPM برای ساخت راه حل های قابل استفاده به تخصص توسعه دهندگان متکی است. با این حال، اعتقاد ما بر این است که صاحبان مشاغل باید کسانی باشند که فرآیندهای خود را طراحی، توسعه و ایجاد کنند. آنها اهداف خود را می دانند و می دانند که چه چیزی کسب و کار را هدایت می کند. نیاز به ترجمه نیازهای تجاری به تیمی از توسعه دهندگان، زمان لازم برای ارائه یک فرآیند بهتر را افزایش می دهد – و در نهایت هزینه، زمان، پول و منابع بیشتری را به همراه دارد.